گالری عکس کچومثقال

گالری عکس کچومثقال

KACHOOMESGHAL PHOTO GALLERY
گالری عکس کچومثقال

گالری عکس کچومثقال

KACHOOMESGHAL PHOTO GALLERY

کچومثقال - فروردین 1398

برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید.
من از دهات آمده ام...
متن کامل در ادامه مطلب


دیگر زمن خورده مگیر که من از دهات آمدم،
دلخسته از پشت کوهُ دشت به این دیار آمدم،
آنجا که شعرو شاعری درآن آشکار نیست،
از وزن و قافیه هم درش هیچ اعتبار نیست،
آنجا نوای عشق ومحبت سروده اند،
با دست خود نهال محبت نشانده اند،
همراه مادران پیر وآن سرودهای کهنه وار،
باپدرها که نهال ودوستی درون دلها نشانده اند،
آنجا از نقدو نسیه چیزی نخوانده اند،
تنها شعار عشق و فضیلت سروده اند،
آنجا شعور هست اما شعار نیست،
آنجا خودخواهی وطمع درکاروبار نیست،
آنجا دهات هستُ افتخار هست،
کس نیست بنازد به شعر هم،
کس نیست بتازد به کار هم،
آنجاجزشعرکهنه وپیرچیزی به بار نیست،
شعری که حافظ و سعدی درش آشکار نیست،
این از برای من یک افتخار نیست؟
که خود دهاتیمُ ازاون دهات آمدم؟
بی شعرمُ ازدل پاک شورِزار آمدم؟
با کهنه دفتریُ مدادِ شکسته ای
بی میز کار درپی کاروبار آمدم،
با طعنه های خود مشکن دگر دلی
من با صداقت ُ بی ریا پی کار آمدم
دانم که شاعریدُ کُتُبِ عالم نوشته اید،
من بی کتاب همرهِ دعا به این دیار آمدم،
استاد کی شدم ؟من که مکتب ندیده ام،
درشعروشاعری که درسی نخوانده ام؟
ازعشق دانش ِشهرو شعرو سرود 
من ساده دل شدمُ به این دیار آمدم،
گرمیزنی مرا آرام بزن تا باادب شوم،
با زخم زبانی که میزنی هدایت نمی شوم،
دانم که خنده برلبانتان نقش میزند
گریان منم ندانسته به این دیار آمدم.

شعر: کریم لقمانی
عکس: مجتبی زواره ئیان
پنجشنبه
08/01/1398

تصاویر بیشتر در پیج اینستاگرام کچومثقال:

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد